در این حالت واحدهای فعال برای واکنش شیمیایی به وجود میآید؛ بنابراین دودهها ذرههای کروی و منفرد، تودهای شکل و متراکم هستند که ممکن است خوشهای یا زنجیرههایی در اندازه و پیکربندی متفاوتی داشته باشند. این اندازهی متوسط ذرهها و پیکربندی تودهای ساختار دوده است که تعیینکنندهی کاربری آن در آمیزههای لاستیکی میباشد؛ بنابراین تفاوتهای اصلی بین گریدهای تجاری دوده، ناشی از تغییر در اندازه و ساختار آنها است.
پیش از جنگ جهانی دوم، تقویتکنندهی سیاه مطرح (دوده)، از برخورد شعلههای فشردهی گاز طبیعی به کانالهای فلزی ساخته میشد. بهطوریکه رسوبهای تراشیده از جدارهی این کانالها، دودهی کانالی نامیده میشدند. ریزترین اندازهی ذرهی دودهی کانالی با فرآیند سخت که مقاومترین محصول را تولید میکرد، در حدود ۲۴ نانومتر، اندازه بزرگتر دودهی کانالی که با فرآیند متوسط، ۲۶ نانومتر و بزرگترین اندازهی دودهی کانالی با فرآیند آسان، ۲۹ نانومتر بود.
دودهی کانالی به دلیل قیمت بالا و داشتن جایگزین مناسب و قابلدستیابی، برای مدت طولانی در آمیزه استفاده نشد. در مهرومومهای دههی ۴۰ میلادی دودهی کورهای بهتدریج جایگزین دودهی کانالی شد. دودهی کورهای ابتدا در اوایل دههی ۲۰ میلادی از راه سوزاندن گاز طبیعی در کورههای بزرگ افقی، بهصورت محصولی نیمه تقویتکننده و به نسبت ریز در اندازههای ۶۰ تا ۸۰ نانومتر تولید میشد. پیدایش کائوچوهای مصنوعی در جریان جنگ جهانی دوم و بهویژه نیاز به تقویت شوندگی کائوچوی مصنوعی، تولید گریدهای ریزتر دوده را در دستور کار قرار داد و درنهایت گاز طبیعی بهعنوان مادهی مصرفی با جایگزینی باقیماندهی روغنهای آروماتیک نفتی از دور خارج شد. این مسئله تولید دوده را از نزدیکی به منابع تولید گاز طبیعی رها ساخت و اجازهی استقرار واحدهای تولید دوده در نزدیکی صنایع مصرفکننده را صادر نمود. امروزه دودهی کورهای روغنی، حدود ۲۵ درصد مصرف صنعت لاستیک را تأمین میکند. تولید دوده با فرآیند گرمایی در سال ۱۹۲۲، موجب تولید دوده با بزرگترین اندازهی ذره و پایینترین ساختار را ممکن ساخت.
دودهی گرمایی، در کورهای استوانهای و بزرگ، از راه تجزیهی گرمایی گاز طبیعی در غیاب شعله و هوا ساخته میشود و ذرههایی با اندازهای بین ۱۰۰ الی ۵۰۰ نانومتر را تولید میکند. این نوع دوده، بهطورمعمول برای کاهش قیمت و افزایش وزن مورداستفاده قرار میگیرد. البته اندازهی به نسبت بزرگ و ساختار به نسبت کوچک دوده، بارگیری بیشتر پرکننده و تأمین جهندگی بهتر و پسماند گرمایی کمتری را نسبت به دودههای ریز به وجود میآورد.
دودههایی که بیشترین نسبت تقویتکننده به سطح تماس را ایجاد میکنند، آنهایی هستند که در کوتاهترین زمان واکنش تولید میشوند. زمان کوتاه واکنش، چینش خود به خودی و لایهای حلقههای کربن در داخل ذره و درنتیجه میزان لبههای باز با کمترین پیوند کربنی در سطح را افزایش میدهند. تولید دودهی کورهای، امکان تغییر زمان و شرایط واکنش که منجر به درجهای قابلتوجه از فعالیت سطح ذره میشود را به وجود میآورد.
گرافیتی کردن عملیات گرمایی، روی دودههای بسیار فعال است که کاهش فعالیت سطح آنها را باعث میشود. اعتقاد بر این است که این پدیده به دلیل سازماندهی دوبارهی لایههای کربن میباشد که شمار زیادی از باندهای کربن به کربن و همچنین سطحهای دووجهی لایهای که بهجای لبههای باز در سطح ذره ظاهر میشوند را به وجود میآورد. تولید دودههای گرمایی، زمان واکنش مناسب و طولانی نیاز دارد و از این راه به میزان زیادی گرافیتی (دارای پیوند کربنی) میشوند.
بنابراین دودههای گرمایی، به شکل اساسی فعالیت سطح و پتانسیل تقویتکنندگی پایینی را از خود نشان میدهند. تا سال ۱۹۶۸ نامگذاری دودهی غیررسمی و بر اساس ویژگیهای متنوعی شامل میزان مقاومت سایشی، میزان پتانسیل تقویتکنندگی و ماجيلوس ولکانیدهها، ویژگیهای فرآیند پذیری، فایدههای عمومی، اندازهی ذره و هدایت الکتریکی بود اما در سال ۱۹۶۸ میلادی هیئت بررسیکنندهی کمیتهی (ASTM) برای دوده، سیستم نامگذاری مرکب از یک پیشوند به همراه سه شمارهی عددی را ابلاغ کرد که پیشوند (N) برای پخت نرمال و (S) برای پخت آهسته به کار میرود. در آن زمان دودههای کانالی مورد مصرف در لاستیک، با پخت آهسته هنوز مصرف میشدند اما دیگر مصرف آنها متوقف شد. سپس تمامی دودههای قابلمصرف در آمیزههای لاستیکی، دارای پیشوند (N) شدند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.